English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3983 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pipelike U لوله مانند
tubate U لوله مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tubular U لوله مانند سیگاری شکل
tubiform U مانند لوله
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
sockets U بست لوله دوراهی لوله
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
spouting U لوله
chimneys U لوله
spouted U لوله
clips U لوله
spout U لوله
sequacious U لوله شو
spouts U لوله
rouleau U لوله
chimney U لوله
cannon U لوله
valves U لوله
cannons U لوله
valve U لوله
rolls U لوله
water pipe U لوله اب
bores U لوله
bore U لوله
duct U لوله اب
rolled U لوله
roll U لوله
nozzle U سر لوله اب
blast main U لوله دم
plumbers U لوله کش
plumber U لوله کش
nozzles U سر لوله اب
fire hose U لوله اب
tube U لوله
tubes U لوله
clip U لوله
drain pipe U لوله
downtake U لوله
pipe U لوله
hosepipe U لوله
clipped U لوله
clippings U لوله
discharge head U سر لوله
ductile U لوله شو
hickey U لوله خم کن
piped U لوله
hoses U لوله
hose U لوله
cylinder U لوله
cylinders U لوله
pipeline U خط لوله
pipe cutter U لوله بر
hosed U لوله
pipe layer U لوله کش
conduit U لوله
hosing U لوله
pipe line U خط لوله
blast pipe U لوله دم
pipelines U خط لوله
tube cutter U لوله بر
stave U لوله اب
conduits U لوله
tubulation U لوله
nose U سر لوله
noses U سر لوله
pipe fitter U لوله کش
vent pipe U لوله تهویه
tubular padlock قفل لوله
end plug U درپوش لوله
absorption tube U لوله جذب
blind pipe U لوله غیرمشبک
tube welding U جوشکاری لوله
blind pipe U لوله کور
absorption countertube U لوله جذب
vas U لوله معبر
bleeding tube U لوله هواگیری
enteron U لوله هاضمه
guns U لوله توپ
drain pipe U لوله زهکشی
drawtube U لوله دوربین
drying tube U لوله نمگیر
ductule U لوله کوچک
exhaust pipe لوله اگزوز
earth ware U لوله سفالی
education pipe U لوله تخلیه
gun U لوله توپ
tube of force U لوله قوا
electric lead pipe U لوله برکمن
electron tube U لوله الکترون
tube of force U لوله میدان
tube outlet U لوله زیر اب
boring pipe U لوله حفاری
bourdon tube U لوله بوردون
venturi U لوله ونتوری
hydrants U لوله ابکش
flush pipe U لوله ابفشان
articulated pipe U لوله تاشو
nozzles U لوله خرطومی
tuyere U دهانه لوله
field drain pipe U لوله زهکشی
supply pipe U لوله ابرسانی
swob U لوله پاک کن
flange U پیوند لوله
flanges U پیوند لوله
feed pipe U لوله تغذیه
nozzle U لوله خرطومی
unit tube U لوله واحد
applicator U سر لوله شیپوری
flume U لوله اب خم شده
flue pipe U لوله دودکش
subcaliber U لوله جوفی
flexible pipe U لوله تاشو
flexible pipe U لوله خرطومی
barrel U لوله توپ
barrels U لوله توپ
suction pipe U لوله مکش
suction pipe U لوله مکنده
exhaust pipe U لوله خروجی
air pipe U لوله هوا
air inlet pipe U لوله هواگیر
air channel U لوله هوا
tubulation U لوله سازی
adopter U لوله اتصالی
tubule U لوله کوچک
tubes U لوله دارکردن
tubes U از لوله رد کردن
vacuum tube U لوله خلاء
air tube U لوله هوا
earthenware pipe U لوله سفالین
air vessel U لوله تنفسی
tun U لوله بخاری
tubular U لوله دار
steering column tube U لوله فرمان
tail pipe U لوله اگزوز
tube U لوله دارکردن
tube U از لوله رد کردن
axis of the bore U محور لوله
tubular transmission shaft U لوله کاردان
hydrant U لوله ابکش
weephole U لوله جداری
bores U لوله توپ
conduit rodding U فنرگذرانی از لوله
hosed U لوله خرطومی
waste pipe U لوله زهکش
concrete pipe U لوله سیمانی
warning pipe U لوله خبر
warning pipe U لوله سرریز
rodding a conduit U فنرگذرانی از لوله
bore U لوله توپ
hosed U لوله پلاستیکی
connecting tube U لوله رابط
chamber U خزانه لوله
chambers U خزانه لوله
muzzle U دهانه لوله
muzzled U دهانه لوله
muzzles U دهانه لوله
muzzling U دهانه لوله
conduit wire U لوله برگمن
concrete pipe U لوله بتنی
to turnon the gas U لوله یاشیرگازرابازکردن
exhaust U لوله اگزوز
exhausts U لوله اگزوز
cable shield U لوله کابل
capillary tube U لوله مویین
canula U لوله جراحی
piping U لوله کشی
casing tube U لوله جدار
cast iron pipe U لوله چدنی
colling water pipe U لوله اب سرد
hose U لوله پلاستیکی
clay pipe U لوله سفالی
hose U لوله خرطومی
torpedo tube U لوله اژدر
chain pipe U لوله زنجیر
piping U لوله گذاری
drill pipe لوله حفرکن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
1end of pipe
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com